در انیمیشن فلیکس و گنج پنهان  فلیکس که با مادر و خواهر کوچکتر خود زندگی می‌کند نمی‌تواند با این حقیقت که پدر خود را دیگر نخواهددید، کنار بیاید. به همین دلیل وقتی مادرش ۱۰ روزی را به سفر می‌رود تصمیم می‌گیرد از ۸ روز از این زمان استفاده کرده، به جزیره سایه تاریک رفته و به دنبال پدر خود بگردد. او و گربه‌اش، لوور، در این سفر با تام، نگهبان فانوس دریایی، و طوطی‌اش همسفر می‌شوند و به طرز شگفت‌انگیزی جزیره را با شهری پنهان در درون آن می‌یابند. داستان از آنجا جذاب می‌شود که فلیکس پدر خود و تام دوست خود را با ظاهری جوان در این شهر می‌یابد. فلیکس و تام در می‌یابند که جک در این مدت زندانی بوده و مدلین تماما مسئول این اتفاقات است. مدلین تام را ترک کرده، شهری مخفی را در این جزیره ساخته و آن را داره می‌کند. حالا نیز قصد دارد از رفتن تام و فلیکس جلوگیری کند اما دلیل او برای این کار چیست؟ مدلین چگونه و با چه بودجه‌ای این شهر را ساخته است؟ چرا تام پیر شده و مدلین جوان مانده است؟ چرا مدلین جک را زندانی کرده و حالا نیز از رفتن تام و فلیکس جلوگیری می‌کند؟ در ادامه با ما همراه باشید تا کلاف پیچیده این داستان را به دقت بررسی کنیم. داستان انیمیشن فلیکس و گنج پنهان حول محور خانواده‌ای چهار نفره می‌چرخد که پدر خانواده، جک، در سفری دریایی مفقود شده است. مادر خانواده دو سال پس از این اتفاق تصمیم می‌گیرد که به مدت ۱۰ روز به تنهایی سفر کند. فرزند نوپای خانواده قرار است در این مدت در کنار خاله خود و پسر خانواده همراه دوست خود در مونترال بماند. این در حالی است که پسر خانواده، فلیکس، نقشه‌های دیگری برای گذراندن این مدت دارد. به دنبال گم شدن پدر خانواده و نبود هیچ خبری از او در طی این دو سال، فلیکس تصمیم می‌گیرد که خود به دنبال پدر بگردد. نگهبان فانوس دریایی، تام، که پیرمردی با موهایی تماما سفید است از قبل به فلیکس قول داده بود تا با او به جزیره‌ای که پدر فلیکس آخرین بار به آنجا رفته است، بروند و به دنبال او بگردند.  پس از رفتن مادر، فلیکس به خانه دوست خود، مکس، رفته و حرف‌های خود را با او هماهنگ می‌کند. دوست فلیکس قرار است تا زمان بازگشت او از خانه بیرون نیاید چون در غیر این صورت خاله فلیکس از غیبت او باخبر می‌شود. رفتن به جزیره دو روز طول خواهدکشید، فلیکس سه روز را برای گشتن به دنبال پدر خود و به دلیل جریان مخالف باد، سه روز دیگر را برای بازگشت به خانه صرف خواهدکرد و مجموعا هشت روز از خانه به دور خواهدماند. فلیکس از خانه دوست خود به سراغ تام می‌رود ولی متوجه می‌شود که تام قصد کمک به او را ندارد پس دست به کار شده و به تنهایی و همراه با گربه خود، لوور، به اقیانوس می‌رود. در ادامه انیمیشن فلیکس و گنج پنهان ابتدای راه موتور قایق بادیش از کار افتاده، موج بلندی قایق را نابود کرده و او و لوور را به آب می‌اندازد. در همین لحظه تام آنها را در آب پیداکرده و با آنها همراه می‌شود. تام برای همراهی با فلیکس برای او دو شرط می‌گذارد: اول اینکه پس از گشتن آن جزیره باید دست از جستجو برای پدر خود بردارد و دوم اینکه دیگر نباید گریه کند. تام و فلیکس به همراه لوور به سمت جزیره به راه می‌افتند. فلیکس از قصه‌های قدیمی ملوان‌ها می‌پرسد و متوجه می‌شود که پدرش پس از بسته شدن اسکله با مشکلات مالی مواجه شده و روز آخر با فکر یافتن گنج پنهان جزیره سایه تاریک، که توسط عنکبوتی به نام مورگا محافظت می‌شود، خانه را ترک کرده است.  تام و فلیکس در سفر خود با طوفانی مواجه می‌شوند و تام قایق خود را در این سفر با برخورد به صخره از دست می‌دهد. آنها پس از پیاده شدن از قایق متوجه می‌شوند که به جزیره سایه تاریک رسیده‌اند. فلیکس که نام تام را روی تخته سنگی حکاکی شده می‌بیند درمی‌یابد که تام قبلا به این جزیره آمده است. تام به فلیکس توضیح می‌دهد که قبلا با دوست خود، مدلین، به این جزیره آمده اما مدلین گم شده و هرگز بازنگشته است. لوور اتفاقی راهی مخفی به شهری پنهان به نام مورگا در جزیره می‌یابد که پدر فلیکس در آن زندانی است. فلیکس و تام با کمک لوور، جک را پیدا می‌کنند. در همین هنگام نگهبانان و مسئول اصلی مورگا از حضور و محل فعلی فلیکس و تام با خبر می‌شوند. در کمال ناباوری تام، دوست خود مدلین را در آن شهر می‌یابد. در انیمیشن فلیکس و گنج پنهان مدلین مسئول شهری است که در آن افراد با پرداخت مبلغی می‌توانند به جاودانگی دست یافته و جوان بمانند. مدلین برای تام توضیح می‌دهد که زمانی که با او در جزیره بودند غاری را همراه با گنج معروف جزیره پیداکرده و تصمیم می‌گیرد که در جزیره بماند چرا که می‌دانسته تام گنج را برای خود برنخواهدداشت. نکته جالبی که مدلین دریافت این بود که گنج اصلی جزیره طلا و جواهر نبود بلکه عنکبوتی به نام مورگا بود که توانایی جوانی بخشیدن به افراد را داشت.   در همین حین دوست فلیکس، مکس، از خانه بیرون می‌آید و خاله فلیکس از دروغ او با خبر شده و خواهر خود و گروه امداد را در جریان قرار می‌دهد. از آن سو مدلین از خروج تام، فلیکس و جک جلوگیری کرده و تام را جوان می‌کند تا بلکه فکر رفتن را از سر او بیرون کند غافل از اینکه آنها خیلی زود برای فرار اقدام می‌کنند. تام با فلیکس و جک فرار نکرده و در شهر می‌ماند تا زمان بخرد. در همین حین تام عنکبوت نقره‌ای شهر، مورگا را برداشته و به سوی بقیه اعضای گروه خود فرار می‌کند. مدلین که از فرار جک و فلیکس باخبر شده آنها را درست درکنار قایقشان دستگیر می‌کند اما تام با استفاده از عنکبوت و تهدید به آزاد کردن آن می‌تواند فلیکس و جک را آزاد کند. در درگیری میان نگهبانان و تام، فلیکس و جک، عنکبوت زیر دست مدلین له می‌شود. همگی به سن اصلی خود بازمی‌گردند، گروه امداد تام، جک و فلیکس را به خانه بازمی‌گرداند و مدلین و اعضای گروهش به همراه دیگر خاطیان به زندان فرستاده می‌شوند.   شما انیمیشن فلیکس و گنج پنهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ کدام شخصیت انیمیشن را بیشتر دوست داشتید؟ کدام تصمیمات کاراکترها را منطقی و کدام را غیرمنطقی می‌دانید؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.