شرک که از زندگی یکنواختش خسته شده ، آرزو میکند به دوران مجردی اش برگردد ... در این بین با افرادی به نام جادو جنبل خان آشنا میشود که در قبال گرفتن یک روز از دوران بچگی ، شرک یه روز به عقب برمی گردد و از دوران مجردی اش لذت می برد .. اما شرک متوجه می شود که جادوگر روز تولد او راگرفته و سرنوشت او را تغییر داده ... شرک باید برای فرار از این مخمصه راهی پیدا کند ...